دیروز روز تلخی برای شهر شیراز بود شهری که به سوابق تاریخی و فرهنگ و هنرش می بالد شاهد جنایتی کم نظیر در انظار عموم بود.
همه ما شاهد افزایش جرم و بزه در سطح جامعه هستیم که کم و بیش من و شما هم مورد آسیب آن قرار گرفته ایم و هر کدام از ما دلایلی را موجب رشد این مشکلات در سطح جامعه می دانیم که قویترین علتش از نظر اکثریت مشکلات اقتصادی و فقیرتر شدن فقراست که برای بخشی به هر دلیلی بزه را به دنبال داشته و خواهد داشت. هیچکس مخالف برخورد با جرائم صورت گرفته نیست اما گله ما از شیوه برخورد است و اینکه حکومت به جای درست کردن ابرو چشمها را کور می کند تا با آگاهی از روز افزون شدن مشکلات اقتصادی و اجتماعی به این طریق گربه را دم حجله کشته باشد غافل از اینکه این شیوه برخورد هیچگونه قدرت بازدارندگی در دراز مدت نخواهد داشت و بی شک موجب افزایش خشونت خواهد شد اما متاسفانه با وجود سابقه سی و پنج ساله حکومت در اعدام و ایجاد ارعاب امروز شاهد آن هستیم که نه تنها اینگونه شیوه برخوردها کمکی به بهبود شرایط امنیتی در جامعه نکرده بلکه شرایط روز به روز بدتر هم شده ، مذهبیون بر این اعتقاد هستند که این فرمانی الهی است و در مورد مجرم حد و قصاص باید جاری شود و پاسخ من به ایشان این است که در این فرمان تمایزی در مورد قدرت و نفوذ مجرم ذکر نشده و در همان کتابی که به آن معتقدید دستورات بسیار دیگری هم آمده که تنها نمونه ای از آن این است که اختیار سکوت در برابر ظالم جایز نیست و اگر شما عمل گرا هستید پس چرا امروز ساکتید ؟
به امید روزهای روشن و داشتن جامعه ای سالم . . .