۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

عشق حسین یا شوق نذری ؟



ماه محرم با دهه عاشورا و آغاز مراسم های سوگواری برای امام حسین و یارانش آغاز می شود مراسم هایی که بسته به سنن و فرهنگ هر کشور و شهری به شکل و گونه ای برگزار می شود گروهی به سینه زنی مشغول اند ، دسته ای به زنجیر زنی ، عده ای به قمه زنی و . . .  شیوه های گوناگون ، برخی از شیعیان مراسمها را در مساجد و حسینیه ها برگزار می کنند ، برخی در خیابانها و معابر عمومی  و برخی در منازل و محلهای شخصی اما تمام یا اکثر این مراسم ها نقطه مشترکی دارند و آن نذری دادن است .
نذری به این معناست که فردی عملی را در راه خدا انجام می دهد مثلا فردی که بیماری ای دارد بین خود و خدای خود نذر می کند که اگر خوب شد یک روز در هفته را روزه بگیرد و به واسطه نذر واجب می شود که این عمل را انجام دهد .
در ماه محرم بسته به رویدادهایی که در این ماه رخ داده بازار نذری بسیار گرم می شود تا آنجا که ازمراسم های اصلی ماه محرم محسوب می شود ، اجاقهای بسیاری روشن می شوند و دیگهای زیادی می جوشند تا سفره نذری را رونق دهند تا آنجا که حتی اصل مسئله عذا داری تحت تاثیر نذری قرار می گیرد . بر حسب تجربه ی زندگی در کشوری شیعه بارها شاهد این مراسم ها بودم ،  مراسم هایی که سفره های رنگینی در آن پهن شد و خوراکی های رنگارنگی در سفره چیده شد ، بریز و بپاشهایی که اضافه خوراک باقیمانده اش خوراک یک ساله ده ها انسان فقیر بود ، سفره هایی که بیش از اینکه به عشق حسین پهن شده باشند به ریا و فخر بود ، دیدن مردمی که پشت در خانه ای مدتها در صف می ایستند تا ظرفی غذا بگیرند مردمی که نه ظاهری فقیر و نه شکمی گرسنه دارند همیشه آزار دهنده است . اعتراف می کنم که هیچگاه درک نکردم که به چه دلیل شخصی عده ای را به بهانه ی نذری پشت در خانه اش جمع می کند ؟ خوب اگر میهمانی ای دادی و سفره ای پهن کردی میهمانانت را به درون خانه ات دعوت کن اگر امکان و یا جای پذیرایی از این همه میهمان را نداری چرا شیوه دیگری انتخاب نمی کنی تا نذرت را بجا بیاوری ؟ آیا می خواهی محلی بفهمند که شما چقدر بخشنده ای ؟؟؟
گاهی شک میکنم که اگر در ماه محرم نذری ای داده نمی شد آیا مراسم هایش اینگونه پرشور برگزار می شد ؟ بدون شک برای شما پیش آمده که بعد از تلف شدن وقتتان در ترافیک هنگامی که به منشا ترافیک می رسید میبینید عده ای با ظرفهایی در دست وسط خیابان شربت و خوراکی نذری میدهند و کمی جلوتر ظرفهای خالی ای که از پنجره ماشینها به بیرون پرتاب شده و آسفالت خیابان را به رنگ ظرفها تغییر داده ! چرا . . ؟ خیابان جای نذری دادن است ؟ و سوالی مهمتر چرا عده ای به گرمی این بازار مشغولند ؟ اگر نیت کار خیر و خدایی است چرا راه درستش را انتخاب نمی کنید ؟ خیلی سخت است که بخواهیم آماری بدهیم که چه مقدار مواد خوراکی در این ماه مصرف می شود اما از یک چیز مطمئنم که اگر این مواد به شیوه ای درست در کشور میان نیازمندان پخش می شد تا سال دیگر هیچ گرسنه ای در کشور سر بر بالش نمی گذاشت . بی شک اگر مواد خوراکییتان را در ماشین بگذارید و سری به جنوب شهر بزنید و نذرتان را در آنجا ادا کنید مسیر درست تر و بهتری انتخاب کرده اید .

عاشورای ایرانی


همیشه قصه عاشورا یادآورظلم ظالم و مظلومیت مظلوم بوده است ، قصه ی جنگ نا برابر یزید و یزیدیان با حسین امام سوم شیعیان و هفتاد و دو تن از یارانش ، قصه یاد آور دل آوری یاران حسین در برابر لشکر یزید بود ، قصه ی مظلومیت و قصه ی شهادت ، قصه ی حوادث کربلا در روز دهم از ماه محرم ، عاشورا . . .
تا اینکه پس از قرنها تاریخ به شکلی دیگرتکرار شد و این حکایت برای ما رنگ و بوی ایرانی گرفت تا از این پس عاشورا را با دل آوری ایرانیان در برابر لشکر یزید زمان به یاد آوریم عاشورایی ایرانی درخاک ایران و به رنگ خون ایرانی .
در همان روز دهم از ماه محرم بود که فرزندان ایران به خاک و خون کشیده شدند ، اینبار به دست لشکر یزید زمان .
گویی که یزید سر از خاک بلند کرده باشد تا باز حقی را ضایع کند ، اینان یزید و یزیدیان زمانه هستند که لباس حق بر تن کرده اند و تبر بر ریشه عدالت می زنند یزیدیانی که نقاب دین بر چهره زده اند و با نام دین مرتکب هر جنایتی می شوند .
عاشورای سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت خورشیدی بود که خیابانهای ایران کربلا شد این بار جای اسب ماشینهای زره پوش بودند که بدن مظلومان را زیر چرخهای خود له میکردند این بار جای شمشیر گلوله بود که گلوی آزادی خواهان را نشانه رفته بود تا فریاد حق طلبانه شان را در گلو خفه کند این بار این فرزندان ایران بودند که در خون خود می غلتیدند . . . 

۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

شعر هادی خرسندی برای نسرین ستوده و ستار بهشتی



خطرناک است نسرین ستوده ...


پدرسگ توپ دارد تانک دارد

دلار نفت در صد بانک دارد

همه دورش بسیجی، پاسدار است
ره بیت اش حصار اندر حصار است

در اوج سِکوریتی منزلش هست
برای روز وحشت، تونلش هست

ندانم علت ضعفش چه بوده
که ترسیده ز نسرین ستوده!

***

نه نسرین ستوده لشکرش هست
نه فکر کودتائی در سرش هست

نه اسرائیل زد دستی به پشتش
نه غرب او را گرفته توی مشتش

نه دارد یوزی و خمپاره انداز
نه میگیرد دلار از نفت و از گاز

نه مأمور و نه بادیگارد دارد
نه در جیب و به دندان کارد دارد

نه میخواهد که بنشیند به جایش
نه میباشد رقیب مجتبایش

ولیکن هرچه هست و هرچه بوده
خطرناک است نسرین ستوده!

***

خطرهای دگر هم هست در راه
که میلرزاند او را گاه و بیگاه

اخیراً کرده وحشت فوق العاده
ز یک وبلاگنویس صاف و ساده

جوان از مدرسه چون خانه آمد
سراغ صفحۀ رایانه آمد

چو زد انگشت خود را روی کیبورد
سه بار آقای رهبر زنده شد مرد

نتیجه در اوین با ضرب شلاق
به ستار بهشتی گشت ابلاغ

پدرسگ پول دارد، زور دارد
روانی این وسط ناجور دارد

چو آید اسم منصور اسانلو
دوباره لرزه افتد بر تن او

بپیچد برخودش از وحشت و درد
عبا عمامۀ او میشود زرد

چنان پر قدرت اما این چنین خوار
خدایا زین معما پرده برنداشتی هم برنداشتی! برو عمو!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[اصغرآقا ـ سايت هادی خرسندی]

۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

قاتلان قاضی


دیروز بیانیه ای از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد قتل ستار بهشتی منتشر شد در این بیانیه به این مسئله که ستار بهشتی به دلیل بیماری در نگذشته است اقرار شده اما در ادامه بیانیه به شکلی محافظه کارانه ابراز می دارند که محتمل ترین دلیل مرگ ستار بهشتی را شوک میدانند که می توانسته از دلایل شوک ایراد ضربه به نقاط حساس بدن و فشارهای روانی باشد.
این در حالی است که شواهد و سخنان مادر ستار بهشتی که در سایت سحام نیوز منتشر شده گفته شده است که هنگام دفن کفن ستار بهشتی خونی بوده و اینکه چرا جسد ستار را به خانواده اش برای شستشو تحویل نداده اند! که این نشان دهنده وجود جراحات جدی در بدن ستار بوده و تلاش مامورین برای مخفی نگه داشتن جنایتشان.
به نظر می رسد اقدامات دادسرای عمومی و انقلاب تهران بیشتر جنبه نمایشی دارد تا احقاق حقوق ستار بهشتی نمایشی که بارها در موارد مختلف و پرونده های مشابه دیده شده همچون قتل زهرا کاظمی که در نهایت به فراموشی سپرده شد و قاضی مرتضوی که یکی از عاملین اصلی قتل زهرا کاظمی بود درنهایت به رده های بالای مدیریتی در جمهوری اسلامی رسید و مورد حمایت دستگاه حکومتی قرار گرفت تا پس از مدتی باز شاهد جنایت دیگری از او و مسئولان نظامی و انتظامی در زندان کهریزک باشیم  و پاداش او اینبارکسب مقام مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی کشور از سوی حکومت بود .
و امروز ما دیگر توقع و انتظاری برای برخورد با عاملین قتل ستار بهشتی از سوی حکومت نداریم چون در صورت پیگیری بی شک نظام و در راس آن رهبرش زیر سوال خواهند رفت .
زمانی که قاتلین خود پیگیر و قاضی قتل خود شوند چه توقعی بهتر از این می توان داشت !

مصاحبه سحام نیوز با مادر ستار بهشتی

۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

روز سی و هفتم


سی و هفت روز از اعتصاب غذای نسرین ستوده گذشت .
سی و هفت روز مقاومت در برابر جباران جمهوری اسلامی .
سی و هفت روز ایستادگی برای دفاع از فرزندان و خانواده اش .
سی و هفت روز برای اعتراض برای احقاق حقوق اولیه اش .
به گفته خودش باید کاری می کرد و نمی توانست دست روی دست بگذارد تا این دجالان هر کاری که بخواهند بر سر فرزندان و خانواده اش بیاورند او در سلولش تنها و در محدودیت لرزه بر پیکر این جلادان می اندازد .
نسرین ستوده نامت جاویدان . . .

۱۳۹۱ آذر ۱, چهارشنبه

وضعیت نگران کننده نسرین ستوده


سی و پنج روز از اعتصاب غذای نسرین ستوده گذشت .
 روز گذشته رضا خندان همسر نسرین ستوده بعد از گذشت چند هفته موفق به دیدار با نسرین ستوده شد که رضا خندان وضعیت نسرین ستوده را اینگونه گزارش می کند :
پس از چند هفته ممنوعیت ملاقات دیروز توانستیم با نسرین ملاقات کابینی داشته باشیم . 24 ساعت پس از اینکه از انفرادی 209 به بند عمومی منتقل شده بود .
حسابی لاغر شده و وزن اش به 43 کیلو رسیده است . پیغام دوستان و بزرگواران را تا آنجا که میشد به او رساندیم . فکر میکردم بشود با این چیزها او را برای شکستن اعتصاب غذا متقاعد کرد . او گفت اگر من اعتصاب غذا نمی کردم اینها برای خانواده ی من نقشه ها داشتند . پرونده سازی برای یک بچه ی 12 ساله آن هم به خاطر مادرش را هیچ جور نمی تواند هضم کند . او که یک عمر برای حقوق کودکان تلاش کرده است می گوید :
"من نمی توانم اینجا بنشینم و دست روی دست بگذارم تا اینها هر کاری دلشان می خواهد با بچه ی من و خانواده ام بکنند ."
خلاصه بابت این پرونده ها حسابی شاکی است.
پرسیدم تا کی اعتصاب ات را ادامه خواهی داد ؟ گفت که :
" اعتصابم نا محدوده ... میدونی نا محدود یعنی چی ؟ "
گفتم: " نه ... نمیدونم "

توقف سوال از احمدی نژاد به فرمان خامنه ای !


امروز چهارشنبه یک آذر ماه 1391 طرح سوال از آقای احمدی نژاد به فرمان آیت ا... خامنه ای متوقف شد .

در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی فرمان رهبر جمهوری اسلامی به نهادهای حکومتی را حکم حکومتی می خوانند ، پیرو حکم توقف سوال از رییس دولت جمهوری اسلامی علی مطهری یکی از مدافعین سوال از احمدی نژاد ابراز داشته اگر چه طرح سوال مفید است اما ما پیرو حکم رهبریم ! دیگرنمایندگان طراح سوال در مجلس نیز پس از حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی با صدور بیانیه ای انصراف خودشان را برای پیگیری سوال از آقای احمدی نژاد ابراز کردند .

با حکم امروز آیت ا... خامنه ای و فرمانبرداری نمایندگان از وی یک بار دیگر نمایندگان نشان دادند که غلامان گوش به فرمان رهبرند نه نمایندگان مردم و تنها وظیفه یشان حفاظت از منافع جمهوری اسلامیست نه منافع ملی و مردمی .

امضای آنلاین نامه سازمان عفو بین الملل برای ازادی نسرین ستوده

نسرین ستوده الگوی مقاومت . . .

نسرین ستوده الگوی مقاومت . . .